فرزندان

ساخت وبلاگ

آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت با ما از فرزندان سخن بگو.

و او گفت:

فرزندان شما فرزندان شما نیستند.

آن ها پسران و دختران خواهشی هستند که زندگی به خویش دارد.

آن ها به واسطه شما می آیند، اما نه از شما ، و با آن که با شما هستند ، از آن شما نیستند.

شما می توانید مهر خود را به آن ها بدهید ، اما نه اندیشه های خود را ،

زیرا که آن ها اندیشه های خود را دارند.

شما می توانید تن آن ها را در خانه نگاه دارید، اما نه روحشان را،

زیرا که روح آن ها در خانه فرداست ، که شما را به آن راه نیست ، حتی در خواب.

شما می توانید بکوشید تا مانند آن ها باشید ، اما مکوشید تا آن ها را مانند خود سازید.

زیرا که زندگی واپس نمی رود و در بند دیروز نمی ماند.

شما کمانی هستید که فرزند تان مانند تیر زنده ای از چله آن بیرون می جهد.

کمانگیر است که هدف را در مسیر نا متناهی می بیند و اوست که  با قدرت خود شما را خم می کند تا  تیر او را تیز پر و دوررس به پرواز در آورید.

بگذارید که خم شدن شما در دست کمانگیر از روی شادی باشد؛

زیرا که او هم به تیری که می پرد مهر می ورزد و هم به کمانی که در جا می ماند.

 

 

از کتاب: پیامبر و دیوانه اثر جبران خلیل جبران

+ نوشته شده در  جمعه سیزدهم خرداد ۱۴۰۱ساعت 9:13&nbsp توسط بانو میم  | 

عاشقانه ی ماه پنجم...
ما را در سایت عاشقانه ی ماه پنجم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3ttefaq بازدید : 122 تاريخ : جمعه 10 تير 1401 ساعت: 7:49